نازدانه
دیروز که به عکس ها و فیلم های قدیمیت نگاه میکردم باورم نمی شد که نازدانه من اینقدر بزرگ شده باشد . روز به روز به تو وابسته تر میشوم و گاهی از این وابستگی میترسم . وقتی تو را در اغوش می کشم گویا قسمت گمشده وجودم را به خود باز گردانده ام قسمتی که انگار نباید جدا می شد . اینبار تو نه من به تو وابسته می شوم . شب ها بدون تو خوابم نمی برد و انگار باید دستت را در دستانم بگیرم . فقط به تو می اندیشم و به آرزوهایی که برای تو دارم . تو دلیل زندگیم هستی . دلیل تمام تلاش ها . ولی دخترک کوچک من بدان این دنیا با همه زرق و برق هایش ، با همه مشکلاتش میگذرد . من خواستم که تو باشی و امروز مسول بودنت هستم . گاهی غمگین میشوم و گاهی خوشحال ول...
نویسنده :
مامان
13:57